بخیل بودن

ساخت وبلاگ

مفهوم بخل آثار بخل

معنا و مفهوم بخل و روایات: بخل در لغت در مقابل اعطاء جود و بخشش است. اگر انسانی دارایی خویش را در جای مناسب و شایسته صرف کند، انسان جواد و بخشنده شناخته می شود؛ اما اگر از صرف دارایی خویش در جای شایسته خودداری کند، بخل ورزیده است. (مفردات الفاظ ،ص 109) در 7 آیه (آل عمران180 نساء 37 توبه 76 محمد 37- 38؛ حدید24 لیل 8) به صورت های مصدری، فعل ماضی و فعل مضارع به کار رفته است. در آیات 5 تا8 لیل، این واژه در مقابل واژه «اعطاء »قرار گرفته که به معنای بذل و بخشش است. بنابراین، کسی که اهل بذل و بخشش نیست، اهل بخل است. بخل در فرهنگ قرآنی، دارای بار معنایی گسترده تر از معنای لغوی آن است. از این رو برخی بخل را ضد کرامت و بزرگواری دانسته و آن را به معنای منع و امساک گفته اند؛ چرا که انسان بخیل از دادن چیزی به دیگران امساک می کند و مانع از بهره مندی دیگران از آن می شود. برخی کاربرد آن را در اصطلاحات اسلامی به معنای خودداری از خرج کردن مال در مواردی دانسته اند که نباید از آن دریغ کرد. برخی نیز بخل را خودداری از ادای حقوق واجب تعبیر کرده اند.

کلید واژه بخل یکی از مفاهیم منفی و بیانگر صفتی است در سلوک و رفتار انسان که غالبا رابطه ناصواب مالی میان افراد را نشان می دهد.همان گونه که در قرآن از صفاتی مانند انفاق، جود و بخشش بسیار ستایش شده به همین اندازه از بخل، بدگویی و مزمت گردیده. در لغت نامه دهخدا، جلد سوم در تعریف بخل:منع کردن و امساک کردن، ضد کرم، بخل منع از مال خویشتن، و شح، بخل از مال دیگران است. بخل در مباحث اخلاقی و عرفانی نیز به عنوان صفت و حالتی منفی، مورد توجه قرار گرفته . در اصطلاح دانش اخلاق، و نیز در عرفان عملی به عنوان یکی از خوی های ناپسندیده یعنی به عنوان یکی از رذایل، در معنای مضایقه در مال و ترک ایثار یعنی مضایقه در مال و جان مورد بحث و بررسی است. بخل یکی از دو رذیلتی است که در برابر فضیلت سخا قرار دارد. عدول و انحراف از سخا به سوی افراط، اسراف و به سوی تفریط، بخل است. (دائره المعارف تشیع، ج 3، ص 127) در کتاب معراج السعاده صفحه 29 : بخل امساک کردن است از آنچه باید بذل کرد و آن از صفات خبیثه و نتیجه حب دنیاست. قرآن کریم همان طور که از خوبی ها و ارزش های اخلاقی تمجید کرده، بدی ها و زشتی های اخلاقی را نیز نکوهش کرده . در آیات قرآن شانزده بار از بخل سخن به میان آمده .

بخل در مقابل اعطاء

برخی از رفتارهای اجتماعی بیانگر بینش و نگرش افراد است. در حقیقت این دسته از رفتارهای اجتماعی نشان می دهد که شخص چگونه می اندیشد؟ پس شخصیت و شاکله وجودی افراد را می توان در این دسته از رفتارها مشاهده کرد. این رفتارها در قالب فضایل یا رذایل اخلاقی جزو منش شخص محسوب می شود. از جمله این رفتارها می توان به خوی پست بخل اشاره کرد. کسی که دارای رذیلت پست اخلاقی بخل است، بینش و نگرشی درباره هستی و خداوند دارد که می توان آن را نوعی کفر دانست هر چند که خداوند بخل ورزی را نشانه کفران نعمت می شمارد، ولی بیانگر انکار معاد و پاداش نیز هست. از این رو با رذیلت پست اخلاقی بخل به شدت مبارزه می کند.

امیرمؤمنان(ع) برای بخل درجاتی را قائل شده است

این بدان معناست که هر درجه از بخل می تواند از نظر مفهومی و نیز مصداقی دارای دایره وسیع یا محدودی باشد، چنانکه می توان برای هر درجه از بخل واژه ای چون قتور،شح، ضنین و مانند آن را به کار برد. : البخل باخراج ما افترض الله من الاموال اقبح البخل، زشت ترین بخل، بخل در پرداخت واجبات مالی همچون بخل در خمس و زکات است. (غررالحکم ص19)از رسول خدا(ص) نیز روایت است که ایشان فرمود: ابخل الناس من بخل بما افترض الله علیه؛ بخیل ترین مردم کسی است که نسبت به پرداخت آنچه خداوند بر او واجب کرده است، بخل بورزد. (بحارالانوار، ج73، ص300)
از این دسته از روایات به دست می آید که بخل همانند دیگر صفات انسانی دارای مراتب و درجات متعددی است که بدترین نوع بخل و زشت ترین آن،
امساک از پرداخت واجبات مالی است که از سوی خداوند فرض شده است. بدترین شکل بخل این است که انسان آن را در واجبات هزینه و صرف نکند و در جایی دیگر آن را هزینه کند. امام صادق(ع) فرمود: انما الشحیح من منع حق الله و انفق فی غیر حق الله عزوجل؛ بخیل(شح) کسی است که از پرداخت حق خدا مانند زکات و خمس خودداری نموده، در راه غیرخدا بذل و بخشش می کند. (معانی الاخبار، ص246)

همچنین از دیگر مصادیق بدترین ها در بخل، بخل در سلام است که هزینه ای ندارد ولی شخص بخیل، دیگر در همه چیز بخیل است حتی در سلام کردن و زبان جنباندن؛ رسول خدا(ص)دراین باره فرمود: ان ابخل الناس من بخل بالسلام؛ بخیل ترین مردم کسی است که در سلام کردن بخل ورزد. (بحارالانوار، ج76، ص4)

در کاربردهای قرآنی واژه قتور به نوعی بخل اطلاق شده است.قتور کسی است که متمایل به محدودیت و تضییق نفسش در قبود مادی و تمایلات و علایق دنیوی است و بر عیال خویش تنگ می گیرد. «قتر» در لغت به معنای تنگ گرفتن در عمل است، خواه در انفاق یا غیر آن باشد. نقطه مقابل آن اسراف است. اسراف عمل متجاوز از حد لحاظ شده از نظر عقل یا عرف است. والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا (فرقان67) از آیه 100 اسراء می توان به دست آورد که قتور، می تواند در تضییق در افکار و اخلاق و اعمال انسانی نیز به کار رود؛ چرا که این حالت موجب متصف شدن به صفاتی همانند بخل و امساک و حسد و مقید شدن به محدودیتهای مادی و قیود ظاهری و شهوات نفسانی و علائق دنیوی می شود.انسان بنابر طبیعت اولیه اش قتور است، یعنی متمایل به محدودیت و تضییق نفسش در قیود مادی و تمایلات و علایق دنیوی است. بنابراین در این آیه کسی قتور معرفی شده که امساک می کند و تنگ نظر است و این تنگ نظری در همه جوانب وجودی و زندگی او مشاهده می شود.
واژه
شح نیز در قرآن 5 بار و به معنای بخل شدید نهادینه شده در قلب به کار رفته است. شح به معنای بخل همراه با حرص و آزمندی شدید است. شیخ طبرسی می نویسد: «شح» به مفهوم زیاده روی در حرص و آز آمده است، و تفاوت آن با واژه «بخل» در این است که «بخل» در مورد ثروت و مال به کار می رود، اما «شح» در مال و دیگر نعمت ها به کار رفته است. (مجمع البیان 128 نساء) این زیاده روی در حرص و آز است که موجب می شود تا نسبت به دیگری و حتی خود سخت گیری کند و برای انباشت ثروت حتی خود از آن استفاده نکند.

امام صادق(ع): انما الشحیح من منع حق الله، وانفق فی غیر حق الله عز و عجل تنگ چشم، کسی است که حق خدا را نپردازد و در راهی جز حق خداوند عز و جل خرج کند.همچنین آن حضرت(ع) در این باره می فرماید: الشح اشد من البخل، ان البخیل یبخل بما فی یده، والشحیح یشح علی ما فی ایدی الناس و علی ما فی یده، حتی لا یری فی ایدی الناس شیئا الا تمنی ان یکون له بالحل و الحرام، لا یشبع و لا ینتفع بما رزقه الله، تنگ چشمی، بالاتر و بدتر از بخل است؛ زیرا بخیل نسبت به آنچه خود دارد بخل می ورزد، اما تنگ چشم هم به مال مردم و هم به مال خودش بخل می ورزد، تا جایی که هر چه دست مردم می بیند آرزو می کند که به حلال یا حرام، از آن او باشد؛ از آنچه خدا روزیش کرده نه سیر می شود و نه سودی بر می گیرد.ضنّ نیز به معنای بخل به کار رفته است؛ اما ضنین به بخیلی گفته می شود که در امر گرانبها و ارزشمند بخل می ورزد؛ از این رو خداوند می فرماید: رسول خدا(ص) نسبت به هیچ چیز از آنچه به او وحی می شود، بخل نمی ورزد و چیزی را از کسی کتمان و پنهان نمی کند و تغییر و تبدیل نمی دهد، بلکه همانطور که جبرئیل به او تعلیم داده به مردم تعلیم می دهد و آنچه را مامور به تبلیغش شده تبلیغ می کند. (تکویر24)

آثار سوء بخل در دنیا و آخرت :

1- محرومیت از محبت خدا : خدای متعال در دو آیه قرآن با بیان بسیار شبیه و نزدیک به هم می فرماید: خدا انسان بخیل را دوست ندارد. محرومیت از محبت خدا و دوری از لطف خدا خسارت و خطر بزرگی برای انسان است. آیه 63 نساء؛ (و بدانید) که خداوند کسی را که متکبر فخر فروش باشد، دوست ندارد. کسانی که بخل می ورزند و مردمان را به بخل وا میدارند و آنچه خداوند از فضل خویش به آنان بخشیده پنهان می دارند.2- بخل، اقدامی علیه خود: افرادی که دستورهای اخلاقی قرآن درباره جود، سخاوت و انفاق را نادیده می گیرند و در واقع بخل می ورزند، آثار و تبعات بداجتماعی آن به خودشان خواهد رسید. محمد آیه83: هان! شما هستید که از شما خواسته می شود که در راه خدا انفاق کنید، آنگاه بعضی از شما هستند که بخل می ورزند و هر کس بخل ورزد، همانا از خود دریغ می ورزد و خداوند بی نیاز است و شما نیازمندانید.. تفسیر نمونه ص694 : نتیجه انفاقها هم در دنیا به خود شما باز می گردد، زیرا فاصله های طبقاتی کم می شود، آرامش و امنیت در جامعه حکمفرما می گردد، محبت و صفا و صمیمیت جای کینه و عداوت را می گیرد. این پاداش دنیوی شماست و هم در آخرت در برابر هر درهم و دیناری مواهب و نعمت هایی به شما ارزانی می دارد که هرگز به فکر بشری خطور نکرده است. بنابراین هر قدر بخل کنید، به خودتان بخل کرده اید. چون خود او نیز از آن همه آثار و ثمرات معنوی، اجتماعی و امنیتی انفاق محروم می شود.

3- به زنجیر در آمدن بخیل در قیامت: آیاتی که تجسم اعمال در قیامت را بیان می کند، بخل را نیز مانند طوق و زنجیری برگردن بخیل در روز رستاخیز تجسم و معرفی می کند. بخل در واقع دست و دل فرد بخیل را در دنیا به زنجیر کشیده، در قیامت تمثل و تجسم عینی می یابد. آیه 180 آل عمران: و کسانی که در بخشیدن از آنچه خدا از فضل خویش به آنان بخشیده ، بخل می ورزند، مپندارند که این کار به سودشان است، بلکه آن به زیان آنها است. به زودی مایه بخل شان در روز قیامت (هم چون طوق لعنت) گردن گیرشان شود. رشید رضا در تفسیر المنار، ج4، ص259، دو احتمال در تفسیر این آیه ذکر می کند. اما معنی التطویق... به معنی تکلیف می باشد، یعنی از قیامت آنها را مکلف می کنند که انفاق کنید، که برایشان ممکن نیست و یا اینکه از ماده طوق است و معنای آیه می شود: آنچه که بخل ورزیدند به صورت طوقی درخواهد آمد که برگردن آنان می افتد و نجاتی از آن میسر نخواهد بود.نکته قابل تامل این است که بخیل در راستای حفظ اموال دنیایی اش سخت گیر است، حتی در دنیا هم راحت نیست و از آرامش بی بهره بوده، روحش زندانی و از آزادی اخلاقی و معنوی برخوردار نیست.

امام صادق(ع) : قال رسول الله(ص): اقل الناس راحه البخیل، ابخل الناس من بخل بما افترض الله علیه. راحتی بخیل از همه کمتر است و بخیل ترین مردم کسی است که بخل بورزد به آنچه که خدا بر او واجب کرده (بحارالانوار، ج 37، ص300)رستگاری در سخاوت قرآن کریم دوری از بخل را راه سعادت و رستگاری می داند و در سوره های حشر و تغابن، این مطلب را بیان می کند: و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون و کسانی که از آزمندی نفس خویش در امانند، مانند آنانند که رستگارند (حشر9)کلمه شحگرچه ممکن است در تفاسیر به «بخل» معنا شود، در لغت به بخل درباره دیگران به کار می رود، بدین معنا که نه تنها خود، بخیل است بلکه به انفاق دیگران نیز بخل می ورزد و ناراحت می شود. در آیه فوق یوقگرچه به صورت فعل مجهول است، فاعل آن در اینجا خداست، یعنی هر کس خداوند او را از این صفت مذموم نگاه داری کند رستگار است. (تفسیر نمونه ج32، ص520) با توجه به آیات قرآن بخل از صفات نکوهیده و زشت است و آثار منفی متعددی در بردارد. تنها راه مصون ماندن از عواقب آن، اصلاح نفس در این زمینه از طریق تفکر در آثار دنیوی و اخروی از یک طرف و تمرین عملی که همان انفاق باشد از سوی دیگر است. انسان به صورت غریزی منفعت طلب بوده، انفاق برخلاف طبع اولیه اوست. و کان الانسان قتورا و انسان بخیل است (اسراء100) و احضرت الانفس الشح و آزمندی در دل ها خانه دارد (نساء128).

گرچه انسان منفعت طلب است و این ابزاری برای زندگی او و آزمایش های الهی است، قرآن با ترساندن او از آثار و عواقب بخل، با بیان ثمرات انفاق و سخاوت که رستگاری و بهشت است، انسان را به انفاق و سخاوت تشویق می کند.صفات منبعث از غرایز، مثل منفعت طلبی در دوران کودکی قوی است. از این رو انسان در دوران بلوغ باید به کمک عقل و آموزه های دینی، خودسازی و این صفات دوران بچگی را تعدیل کند.ای بسا افراد بزرگسالی که در صفات اخلاقی مانند حرص و بخل از حالت کودکی دست برنداشته و به بزرگ منشی رو نیاورده اند

آثار زیانبار بخل

هر یک از مراتب بخل آثاری دارد، ولی شکی نیست که بخل به معنای مطلق امساک در انفاق مال، نشانه ای از کفران نعمت است؛ زیرا خداوند نعمت های زیادی را به انسان بخشیده تا با بهره مندی از آنها بتواند خود و دیگران را برای ابدیت بسازد. اگر انسان از عقل خویش بهره نبرد و در سفاهت و جهالت بماند و در حقیقت تعقل نورزد، کفران نعمت کرده است؛ کسی که نعمت ها را انبار می کند و از آن به شایستگی استفاده نمی کند، کفران نعمت کرده است. گاه این بخل درباره خودش است و نعمتی را در اختیار دارد و به کار نمیبرد و گاه نسبت به دیگری است و آن نعمت را نه تنها به دیگری نمیدهد بلکه دیگران را نیز به بخل ورزی فرمان میدهد و تشویق میکند(نساء37 المیزان ج4 ص355) بدگمانی؛ کسانی که نعمت های الهی را به شایستگی مورد استفاده قرار نمیدهند، در حقیقت منکر قیامت و رستاخیز و پاداش آن هستند. از این رو خداوند بخل را نشانه ای از بینش و نگرش نادرست افرادی میداند که قیامت و پاداش آنرا منکر هستند (لیل8و9) امام علی(ع): البخل بالموجود سوء الظن بالمعبود؛ بخل ورزیدن به دارائی موجود، بدگمانی به خداوند است. (غررالحکم ص19)
امام صادق(ع) نیز در این باره فرمود:
حسب البخیل من بخله سوء الظن بربه، من أیقن بالخلف جاد بالعطیه؛ برای (گنه کار بودن) بخیل همین بس که به پروردگارش بدگمان است، کسی که به جایگزین شدن انفاق و بخشش از طرف خداوند یقین داشته باشد، نیکو بخشش می کند (بحارالانوار، ج 70، ص307)

آن حضرت همچنین سرزنشگرانه می پرسد: اگر جایگزینی انفاق و بخشش از طرف خداوند حق است (که حق است)، پس بخل ورزیدن برای چه؟ (بحار الانوار ج75، ص190) رفتارهای بخل آمیز شخص در خانواده و تنگ گرفتن بر آنان موجب می شود تا اختلاف و ناسازگاری در خانوادهبروز کند؛ چرا که بنیاد خانواده بر احسان و نیکی است و بخیل از احسان و نیکی حتی به خود دور است چه رسد که در حق دیگران نیکی کند. (نساء128) انسان بخیل همواره با دیگران به ویژه در خانه در جنگ است و آسایش را از خود و خانواده می گیرد و به سبب همان بخل ورزی سر سازش ندارد و اجازه نمی دهد تا صلح و آرامش در خانه برقرار شود.
بخیل حتی از زیادی مال خویش به دیگری نمی دهد و گاه می شود که بر طبق مثل معروف، نه خود خورد نه کس دهد گنده کند به سگ دهد. البته این به سگ دادن به دلیل بخشش و احسان نیست بلکه به سبب آن که دیگر دور انداختنی و غیرقابل استفاده است، آن را دور می افکند که تنها برای سگان قابل استفاده است. از این رو رسول خدا(ص) فرمود:
البخل أدم الأخلاق؛ بخل، مذموم ترین خلق و خوی است. (بحارالانوار، ج 69، ص 199)
از آفاتی که بخل به دنبال دارد،
کینه ورزیدر شخص است. کسی که بخل می ورزد گرفتار کینه خواهد شد و نسبت به دعوت های حق خواهان مقاومت کرده و حتی به مبارزه با آن می پردازد. لذا بخیل در نهایت، دشمن اهل حق و خداجویان می شود. (محمد37 و37) به سبب همین آثار زشتی که بخل برای انسان و جامعه دارد، خداوند به شدت به مخالفت و مبارزه با این خصلت و صفت انسانی می پردازد و آن را امری بد و شر، شوم و زشت بر می شمارد (اسراء، 29) و بخیلان را به عنوان دشمنان خدا تهدید و سرزنش کرده (همان؛ ماعون4 و7) و محروم از محبت الهی معرفی می کند. (نساء36 و37؛ حدید23و 24) امام علی(ع) فرمود: البخیل فی الدنیا مذموم و فی الاخره معذب ملوم؛ بخیل در دنیا دچار مذمت و نکوهش و در آخرت گرفتار عذاب و سرزنش می شود. (غررالحکم، ص91) رسول خدا(ص) نیز در این باره فرمود: خصلتان لاتجتمعان فی مسلم: البخل و سوء الخلق؛ دو خصلت است که در مسلمان جمع نمی شود: بخل و بداخلاقی (بحارالانوار ج70 ص302)پیامبر(ص) همچنین می فرماید: لاینبغی للمؤمن أن یکون بخیلا و لا جبانا؛ برای مؤمن شایسته نیست که بخیل و ترسو باشد. (محجه البیضاء، ج6، ص47)
آدم بخیل گمان می کند که اگر چیزی را در راه خدا انفاق کرد و یا صرف جهاد نمود، این مال از دست او رفته است. امیرمؤمنان علی(ع) این تصور را نادرست دانسته و میفرماید
البخل جلباب المسکنه بخل، جامه فقر و تهیدستی است. (غررالحکم، ص91) پس گمان اینکه با بخل می تواند ثروتی داشته باشد، گمان باطلی است؛ چراکه بخل او را به فقر و نداری می کشاند. چنین تصور نادرستی نسبت به زکات و خمس نیز وجود دارد که از واجبات مالی و برگردن مسلمان است. در روایت است که سئل الامام الحسن المجتبی(ع):عن البخل؟ فقال:هو أن یری الرجل ما أنفقه تلفا، و ما أمسکه شرفا؛ از امام حسن مجتبی(ع) پیرامون بخل سؤال شد؟ در جواب فرمود: معنای آن چنین است که انسان آنچه را به دیگری کمک و انفاق کند فکر کند که از دست داده و تلف شده است و آنچه را ذخیره کرده و نگه داشته است خیال کند برایش باقی می ماند و موجب شخصیت و شرافت او خواهد بود. (أعیان الشیعه، ج1، ص775، بحارالأنوار، ج57، ص311، ح7)
امام صادق(ع):
لیست لبخیل راحه شخص بخیل، آسایش و راحتی ندارد (بحارالانوار ج73ص303)
بخیل به سبب آنکه دشمن خداست جایی در بهشت ندارد. از این رو رسول خدا(ص) فرمود:
لا یدخل الجنه بخیل؛ بخیل، وارد بهشت نمی شود. (محجه البیضاء، ج6، ص17) بهشت برکسی که (بر مردم) منت می گذارد و نیز بر انسان بخیل و سخن چین حرام شده است (بحارالانوار، ج70، ص803) از آثار دیگری که برای بخل ورزی بیان شده است، قساوت قلب است. از این رو حتی از نگاه به بخیل برحذر داشته شده، چراکه آثار این قساوت می تواند در نظاره گر نیز پدید آید و شخص تحت تأثیر پلیدی و زشتی قلب بخیل قرار گیرد. امام علی(ع) فرمود:النظر الی البخیل یقسی القلب: نگاه کردن به شخص بخیل، باعث قساوت و تیرگی قلب می شود. (بحار الانوار، ج57، ص35)
آن حضرت(ع) خطاب به فرزندش امام حسن(ع) فرمود: پسرم! از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا او از تو باز می دارد آنچه را که بسیار به آن نیازمندی. (نهج البلاغه، حکمت73) در ضمن نامه خود به مالک اشتر نیز فرمود: در مشورت خود انسان بخیل را دخالت مده که تو را از نیکی و بخشش باز داشته، از فقر و تنگدستی می ترساند. (نهج البلاغه، نامه35) چنانکه گفته شد بخل مطلق امساک از نعمت است. این نعمت می تواند مادی یا معنوی باشد. اما گاهی بر انسان است که در امور اعتقادی خیلی سخت گیر و متعصب باشد و اجازه ندهد تا دین و اعتقادات او را کسی بگیرد. از این رو امیرمومنان(ع) این نوع بخل را که نسبت به دین اعمال می شود می ستاید و می فرماید:
من بخل بماله ذل و من بخل بدینه جل؛ کسی که در مال خود بخل ورزد، خوار و ذلیل گردد و آن کسی که نسبت به دین خود بخل ورزد، عزیز و بزرگوار شود. (غرر الحکم، ص 533)
بی گمان اعتماد عمومی، بزرگ ترین سرمایه انسانی است. این سرمایه به سادگی به دست نمی آید. اما برخی انسان ها این سرمایه بزرگ را به سادگی از دست می دهند و با بخل ورزی آبروی خویش را در این راه می گذارند. در حالی که اگر این سرمایه بزرگ آبرو و احترام و اعتماد را در میان خلق داشتند حتی شریک مال مردم می شدند. امام علی(ع) در بیان یکی از آفات بدبخل در زندگی می فرماید:
البخیل یسمح من عرضه باکثر مما امسک من عرضه و یضیع من دینه اضعاف ما حفظ من نشبه؛ بخیل بیشتر از آنچه از مالش امساک می کند از آبرویش می بخشد و از دین خود چندین برابر دارائی و ثروتش تباه می سازد. (غررالحکم، ص 91) آن حضرت(ع) همچنین می فرماید: البخل یذل مصاحبه و یعز مجانبه، بخل، صاحب خود را خوار و ذلیل می کند و کسی را که از آن دوری کند، عزیز و ارجمند می دارد. (همان) انسان برای رسیدن به شرف و عزت و رهایی از ذلت و خواری، به جای بخل ورزی می بایست احسان و نیکی کند. امام صادق(ع)فرمود: کسی که از بخل (و تنگ نظری) دوری جوید به شرافت و بزرگی رسیده است. (بحارالانوار، ج 75، ص 922) امام رضا(ع) نیز فرمود: بخل، انسان را رسوا و بی آبرو می کند. (بحارالانوار، ج 78، ص 753) بخل سرچشمه همه عیب ها و بدی هاست. امام علی(ع) فرمود: بخل گرد آورنده بدی ها و عیب ها است و آن افساری است که انسان با آن به سوی هر بدی ای کشیده می شود. (بحارالانوار، ج 73، ص 703)

بخیل برخلاف تصورش که به آسایش و راحتی می رسد و با انباشت ثروت، آسایش را درک خواهد کرد. گمان باطلی کرده است؛ زیرا بخل راحتی و آسایش را از زندگی آدمی می گیرد و خداوند نعمت هایش را از او سلب می کند.امیرمومنان (ع) می فرماید: البخیل خازن لورثته؛ بخیل، خزانه دار و جمع کننده برای وارثان خویش است. (غررالحکم، ص 91) امام علی(ع) فرمود:در شگفتم از برای شخص بخیل که می شتابد به سوی تنگدستی و فقری که از آن گریزان است و مال و ثروتی را که می جوید از دست می دهد، لذا در دنیا مانند فقیران زندگی می کند و در آخرت مانند توانگران به حسابش رسیدگی می شود. (نهج البلاغه، حکمت 121)
بخیل همچنین اهل دستی و صله رحم و پیوند با خویشان نیست؛ زیرا از این ارتباط می ترسد که چیزی از مال او کم شود و به دیگری داده شود. از این رو همواره با خویشان ارتباط خود را قطع می کند و در اندیشه میهمانی رفتن و میهمانی دادن با خویشان خود نیست. امام رضا(ع) در این باره فرموده است: شخص سخاوتمند از غذای دیگران می خورد تا دیگران هم از غذای او تناول نمایند، اما بخیل از غذای دیگران نمی خورد تا دیگران هم از غذای او نخورند. (مستدرک الوسائل، ج 15، ص 285) بنابراین، بخل بدترین صفتی است که یک انسان ممکن است بدان گرفتار شود، همه چیز او از ایمان و عرض و مال و آبرو و دنیا و آخرت او را به تباهی می کشاند و او را در بدترین حالت قرار می دهد در حالی که نه خود سودی برده و نه به دیگران اجازه داده که از او سودی برند.اینگونه است که خسرالدنیا و الاخره می شود؛ چرا که به خداوندگاری و مالکیت خداوند (آل عمران180) و ربوبیت و پاداش و معاد و حساب و کتاب آخرت ایمان ندارد. (همان؛ محمد 73 و 83) جهل و نادانی (آل عمران 180)، ترس از تهیدستی و توهم آن (اسراء100)، تکبر و تفاخر (نساء 36 و 37؛ حدید 22 و 24)استغنا طلبی و بی نیازی از خدا (لیل8) از مهمترین عوامل بخل ورزی انسان است که در آیات قرآنی بیان شده است. باشد با ایمان به خدا، رزاقیت و احسان و فضل الهی و آخرت و معاد در مسیر درست فضیلت احسان قرار گیریم و از اعطا و بخشش و جود و کرم غافل نشویم

بخیل به علل و عوامل چندی گرفتار این حالت می شود.مهم ترین این علل را می توان در جهل و شناخت نادرست وی از خیر و شر (آل عمران180)، ترس از تهیدستی (اسراء100)، بی توجهی به مالکیت و بی نیازی مطلق الهی (همان و نیز سوره محمد، آیات 37 و 38)، باور باطل استغنای ذاتی از خدا (لیل8) و تکبر و فخرفروشی (نساء36 و 37 و نیز حدید 23 و 24) دانست. بنابر این توجه به مالکیت، ربوبیت، قدرت، حکمت خداوند می تواند مانع اصلی در اجتناب آدمی از بخل ورزی شود و این که خداوند اگر مشیت و اراده اش به اموری تعلق گرفته که تحقق خواهد یافت، انسان نمی تواند مانع تحقق آن شود و باور کامل توحیدی در همه ابعاد آن از جمله توحید افعالی می تواند موجب شود تا آدمی از بخل ورزی رهایی یابد.

تفاوت بخل و خساست

به نظر می رسد که قتور کسی است که حتی نسبت به خود نیز سخت گیر می باشد و از دنائتی برخوردار می باشد که در مفهوم خسیس و خساست مورد نظر است؛ زیرا خساست به معنای دنائت و فرومایگی آمده است. دهخدا در لغت نامه می نویسد: خسیس به معنای ناکس، فرومایه، لئیم، دون همت، پست، بدسرشت، سبک مایه و حقیر آمده است. البته در قرآن واژه خست به کار نرفته اما دربرخی روایات به کار رفته که در این جا به یک مورد اشاره می شود. آنچه در زبان فارسی به عنوان خساست و خسیسی به معنی بخل و تنگ چشمی شایع است، اصطلاحی نادرست و نابجا است و مفهوم حقیقی خسیس به معنی شخص پست و فرومایه می باشد نه بخیل و تنگ چشم

انديشه...
ما را در سایت انديشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isfhmo بازدید : 160 تاريخ : يکشنبه 22 مرداد 1396 ساعت: 6:39