خانواده وپیشگیری از آسیب های اجتماعی

ساخت وبلاگ

خانواده و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی

 

دل جوان،همچون زمین ناکاشته است،هرچه در آن افکنند بپذیرد.حضرت علی(ع).نهیج البلاغه.صبحی صالح.ص393

اگرچه آسیب‌های اجتماعی می‌تواند بسیار گسترده باشد لیکن می‌توان مسائلی از قبیل اعتیاد، فرار از خانه، خشونت ،انزوای اجتماعی، ناهنجاری‌های رفتاری، سرقت و کودک آزاری را از جمله نتایج آسیب‌های اجتماعی عصر حاضر تلقی کرد.
در این بخش به اجمال، عوامل مؤثر در ایجاد آسیب‌های اجتماعی و نقش خانواده در پیشگیری از آنها را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

عوامل مؤثر در ایجاد آسیب‌های اجتماعی
مطالعات انجام شده در ارتباط با آسیب‌های اجتماعی، عوامل زیر را منشاء بسیاری از انحرافات اجتماعی قلمداد نموده اند. در این بخش هر یک از عوامل به اجمال مورد بررسی قرار می‌گیرد.

۱- نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی: اختلافات طبقاتی هر جامعه، افراد را در موقعیت‌هایی قرار می‌دهند که نمی‌توانند نقش‌های اجتماعی مناسب خود را بیابند و موجب اختلاف در هنجارهای اجتماعی می‌شود. در نتیجه، ستیزه هنجارهای اجتماعی، تفاوت معیارها را به وجود می‌آورد و عدم تعهد به معیارها و تردید در اصالت آنها، عدم پایبندی به قوانین را ایجاد می‌کند که این به نوبه خود تضادهای اجتماعی را افزایش می‌دهد. درون این تضاد، کشش به سمت انحرافات اجتماعی وجود دارد.

۲- رفاه اقتصادی خانواده: در خانواده‌هایی که رفاه و درآمد اقتصادی زیاد است، روابط انسانی بر اثر کثرت کار و یا سرگرمی ضعیف تر می‌گردد. ضعف روابط انسانی به نوبه خود عامل مساعدی برای کشش به سوی انحرافات اجتماعی است. امروزه والدین و فرزندان نسبت به هم احساس و عاطفه گذشته را ندارند، چون با یکدیگر تماس و ارتباط کمتری دارند و از طرف دیگر افرادی که درآمد بیشتر از حد دارند، موقعیت و زمینه مساعد تری برای تفریحات متنوع در داخل و یا خارج از کشور را دارند و بدیهی است که این قبیل امکانات برای مصرف و فروش مواد مخدر زمینه بسیار مساعدی است.

۳- فقر مادی خانواده: در مطالعات علمی نشان داده شده است که فقر مبنا و اساس انحرافات اجتماعی است. از آن جایی که بیشتر مجرمین، معتادین به مواد مخدر و الکل، مبتلایان به امراض روانی و اشخاصی که اقدام به خودکشی می‌نمایند، از طبقات پایین اجتماعی بوده انددر عصر حاضر از فقر به عنوان عامل عمده انحرافات اخلاقی یاد شده است. ارتکاب جرائم طبقات فقیر از شکافی که بین خواسته‌های جوانان آن طبقه با آن چه که در دسترس آنهاست، سرچشمه می‌گیرد .عمده ترین علت انحرافات اخلاقی طبقه فقیر نتیجه فشارهای حاصله از شکست در رسیدن به هدف‌های معین است.

۴- بیکاری: بیکاری به عنوان یک مسئله اجتماعی زمینه مساعدی برای انحرافات اجتماعی است. افراد بیکار بیشترین اوقات خود را در اماکن عمومی از جمله پارک‌ها می‌گذرانند و این گونه اماکن، بهترین و مناسبت ترین مکان برای کشش به سمت انحرافات اجتماعی از جمله اعتیاد است.

۵- رشد صنعت و پیشرفت تکنولوژی: اگر در جامعه ای رشد صنعت به سرعت افزایش یابد و درآمد ناشی از آن صنعت به طور عادلانه توزیع نگردد، امکان وقوع سه اتفاق وجود دارد:

اولاً، کارکنان برای اداره زندگی خود مجبور می‌شوند ساعات بیشتری را به کار مشغول شوند و این به نوبه خود موجب خستگی جسمی و روحی در افراد می‌شود. اگر در آن جامعه برای تفریح و گذراندن اوقات بیکاری مردم از طرف دولت برای استفاده از اوقات فراغت، برنامه ریزی‌های اجتماعی نشده باشد، زمینه مساعدی برای گرایش به انحرافات اجتماعی فراهم می‌شود.
ثانیاً، مشکل ترافیک در شهرهای بزرگ منجر به خستگی ناشی از کار در افراد شده در نتیجه، والدین قدرت تربیت و سرپرستی فرزندانشان را نخواهند داشت و بی‌توجهی نسبت به پرورش کودکان و نوجوانان به گرایش آنان به سمت انحرافات اجتماعی از قبیل اعتیاد، سرقت و کمک خواهد کرد.
ثالثاً، رشد شهرها باعث افزایش فاصله و شکاف طبقاتی شده و این خود به خود باعث می‌شود برقراری ارتباط با دوستان و خویشاوندان کمتر شده و زمینه برای ایجاد انحرافات اجتماعی فراهم شود.

۶- ستیزه والدین: اختلافات زناشویی و نزاع بین پدر و مادر باعث می‌شود محیط خانواده برای تربیت فرزندان، ناامن و نامناسب شود. وقتی خانواده، کانون و محیط مناسبی برای زندگی نباشد، انسان سعی می‌کند بیشترین اوقات خود را در خارج از خانواده بگذراند و این کار ارتباط او را با دیگرانی که چون شکارچیان ماهری به دنبال شکار می‌گردند، زیاد می‌کند و آنها پس از شناخت مشکل شخص در نقش انسانی دلسوز ظاهر شده و برای فرار از این واقعیت تلخ، فرد را به سوی اعتیاد و دیگر انحرافات اجتماعی فرا می‌خواند. هر چقدر ستیزه‌های خانوادگی بیشتر باشد، احتمال کشش به طرف انحرافات اجتماعی بیشتر است.

۷- شیوه‌های تربیتی والدین: مطالعات و تحقیقات نشان می‌دهد که رفتارهای کودکان و نوجوانان با شیوه‌های تربیتی والدین رابطه مستقیم و تنگاتنگ دارد. شیوه‌های تربیتی والدین می‌بایست با سطح نیازها و خواسته‌های مختلف فرزندان و همچنین با متدهای تربیتی صحیح اسلامی هماهنگ باشد. چنانچه والدین از شیوه‌های تربیتی مبتنی بر اصول اعتقادی و مذهبی استفاده نمایند، نتیجه مطلوب در رفتار فرزندان منعکس خواهد شد.

۸- عدم آگاهی و بینش صحیح والدین: مطالعات نشان می‌دهد کسانی که محروم از تحصیلات بوده و بینش صحیح نسبت به جامعه، تربیت و نداشته باشند، امکان فریب خوردن و انعطاف پذیری آنها برای ارتکاب به کارهای انحرافی و برخلاف قانون بیشتر است. چون تخصص و آگاهی ندارند، نمی‌توانند از طریق عادی، زندگی خود را تأمین کنند و به همین دلیل است که جامعه شناسی یکی از راه‌های پیشگیری از جرائم را عدالت آموزشی می‌داند.

نقش والدین در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی کودکان و نوجوانان
از آن جایی که خانواده یکی از مهم ترین عوامل موثر در رشد همه جانبه کودک و نوجوان است، می‌تواند در جهت پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی گام‌های مؤثری بردارد از جمله:
۱- تربیت دینی کودکان و نوجوانان را از همان ابتدای تولد آغاز کنند.
۲- از طریق مشاهده، پیگیری پیشرفت تحصیلی و ارزیابی فعالیت‌های دانش آموز و تشکیل جلسات مشورتی با معلمان و نقاط قوت فرزندان خود را از لحاظ تحصیلی و اخلاقی اجتماعی شناسایی و نسبت به پرورش و تقویت صحیح آن نقاط قوت اقدام کنند تا بدین وسیله در شکل گرفتن شخصیت فرزند، نقش اساسی و الهی خود را ایفا کنند.
۳- نقاط ضعف فرزندان را به عنوان یک عیب بزرگ تلقی نکنند و در نظر داشته باشند که همه افراد به طور طبیعی نواقص و نقاط ضعفی دارند و نمی‌بایست کودکان و نوجوانان را به خاطر نقاط ضعف آنها سرزنش و تحقیر کرد.
۴- از مقایسه فرزندشان با همسالان در امور علمی و آموزشی جداً اجتناب نمایند.
۵- در جهت تربیت صحیح فرزندان و ترویج عادات مطلوب تربیتی در آنها باید عملاً اقدام کنند نه صرف تذکر و توصیه شفاهی.
۶- در به کارگیری شیوه‌های تربیتی، هماهنگ عمل کنند.
۷- با مدرسه در اجرای روش‌های صحیح تربیتی و آموزشی همکاری مجدانه داشته باشند.
۸- الگوی مناسبی برای تربیت صحیح فرزندان خود انتخاب کنند.
۹- در ضمن اعطای آزادی به فرزندان مراقب رفتار، گفتار، ابتکارات و آنها باشند زیرا اعطای آزادی بیان و فرزندان را برای اجتماع فردا آماده می‌کند و موجب می‌شود آنان بتوانند ابتکارات و خلاقیت‌های خود را بروز دهند.
۱۰- روابط صحیح و متعادل با فرزندان خود داشته باشند.
۱۱- به نیازهای مختلف آنها از جمله نیاز به مهربانی و محبت، استقلال، کمال و خودشکوفایی، تشویق و قدردانی، عزت نفس، امنیت و آسایش خاطر، احساس تعلق داشتن به گروه و احساس هویت توجه نمایند.
۱۲- مسئولیت‌های مناسبی را به فرزندان خود واگذار نمایند و از آنان بخواهند که وظایف خود را به بهترین وجه انجام دهند.
۱۳- در انتخاب دوستان مناسب برای فرزندانشان، نظارت کامل داشته و راهنمای خوبی برای آنان باشند.
۱۴- امکانات تفریحات سالم را برای کودکان و نوجوانان فراهم نمایند.
۱۵- در جهت بالا بردن عزت نفس کودکان و نوجوانان، در انجام امور اساسی خانواده و محیط تحصیلی با فرزندان نوجوان خود مشورت نمایند.
۱۶- حضور معنوی برای نوجوانان داشته باشند.
۱۷- برای اوقات فراغت فرزندان با هماهنگی مدرسه و مشاوران تربیتی برنامه ریزی بهینه نمایند.
۱۸- فرزندان را به ورزش و فعالیت‌های بدنی تشویق کنند زیرا یکی از عوامل ایجاد عزت نفس و بهبود مناسبات اجتماعی و وضعیت روانی نوجوانان، ورزش و فعالیت‌های بدنی است.

انديشه...
ما را در سایت انديشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : isfhmo بازدید : 164 تاريخ : پنجشنبه 22 اسفند 1398 ساعت: 6:04